دلم می خواست یک زن روستایی بودم ...
توی یک ده خیلی دور افتاده ...
پشت آن کوه ها ...
اما نه ،
مرد روستایی بهتر است ...
چون در روستاها مردها بیشتر در حال استراحتند ...
زندگی روستایی ...
یک زندگی بدون استرس ...
بدون نگرانی ...
بدون دغدغه ...
چیزی که دیگر حتی در خواب هم به آن دسترسی ندارم ...
منهم یه زمانی مثل شما آرزو داشتم ای کاش در روستا بودم اما وقتی توی دلخود روستایی ها رفتم فهمیدم از قدیم درست گفتند که آواز دهل از دور خوش است ! این حرفهایی که میگد تو دهات صفا و صمیمت هست دروغه و یا حالا عینیت نداره ! بهداشت و تفاوت فرهنگی رو هم در نظر بگیرید ! ببخشید مزاحم شدم بای